چند میلیارد انسان ، چند میلیارد دنیا

طرز فکر اشتباهیه ک میگویند با کمک ب چند نفر نمیشود دنیا را عوض کرد در واقع خیلیم خوب میشود دنیا را دگرگون کرد هر کدام از ما تو دنیایی ک برای خودمان ساختیم داریم زندگی میکنیم پس میلیارد ها دنیا وجود دارد
 پس در واقع ما میتوانیم تمام دنیا را برای یک نفر عوض کنیم همانطور ک برای ما که یک نفریم عوض شده و هر رویداد ،تغییری در دنیای مان ایجاد میکند
ما همه در یک دنیا زندگی نمیکنیم بلگه هر کدوممون تو یک دنیا زندگی میکنیم

مصطفی ملکیان و روانشناسی دین

دایی لاما ،رهبر بوداییان تبت ۵ سخنرانی در تبت انجام داده که در سخنرانی اولش مسائل کلی بیان میکمد و میگوید که من به اینجا نیامده ام که دین بودا را تبلیغ کنم من برای انجام دو امر به اینجا امده ام اول اینکه در هر دینی که هستید راسخ باشید و از برکات ان دین بهره ببرید و دوم اینکه من امده ام در اینجا تا تجربه ی دین بودا را برای شما بگویم که بیان کنم همچین تجربه ای هم در تاریخ معنویت وجود داشته و این را هم امده ام بگویم که دین خود را اصلا عوض نکنید زیرا دین گردانی سه عارضه دارد:
۱.چون فرد نمیتواند عوامل فکری ،فرهنگی و عاطفی که دین قبلی در او بوجود اورده را به سرعت از خود دفع کند دچار انشقاق شخصیت میشود
۲. او معتقد است که رو گردانی از دین سابق  باعث میشود انسان نسبت به دین سابقش غیر واقع بین شود
۳.دین گردانی باعث میشود که کم کم انسان این گمان را کند که انچه که دین برای ان امده را میشود بخشی اش را از یک دین گرفت و بخشی را از دینی دیگر که این موضوع پیامدهای منفی دارد
در واقع میتوان گفت اگر برای بدست اوردن چیزی به جاهای مختلف بروید از همه جا ناکام میشوید

منبع :https://t.me/mostafamalekian

اینده یک پندار

نظر یک روانشناس در مورد روانشناسی دین:

 

دین از نظر علم روانشناسی چگونه تحلیل میشود؟
دین عقاید و دستوراتی تقلیدی و تعبدی است که مردم باید بی چون و چرا به ان ایمان بیاورند
همیشه اکثریت مردم تقلید میکنند و یک اقلیتی هستند که تفکر میکنند
چرا که تقلید و ایمان اوردن خیلی راحت تر از تفکر و پژوهش کردن است 

نام کتاب :اینده یک پندار

نام نویسنده:زیگموند فروید          مترجم:هاشم رضی

صفحه :255

کمی تامل،شاید تغییری...

بنظرم اصول اخلاقی چیزیست ک روح با ان در امیخته مابقی چیز هایی که میبینی فقط وجود دارن و با روح در نیامیخته اند فقط قرارداد های انسانیست
تاسف بر روزی ک بخواهند این دو را باهم در امیزند و مرز ها را سختتر کنند

دویدن در پی اواز حقیقت

شیفته ی عقاید خود بودن نوعی پرستش هوای نفس و بت پرستی است زیرا فرد در شیفتگی اجازه نمیدهد کسی به عقاید او نزدیک بشود اما حق پرست بودن بت پرستی نیست و عاری از هوای نفس است
این هارا بیان کردیم تا به تفاوت مومن با معتقد بپردازیم
مومن شیفته حق است ولی معتقد شیفته ی عقیده
چون معتقدان در طالب قرار هستند بی قرار میشوند ولی از انجا که مومن در طالب واقعیت بی قرار است قرار را میابد
وقتیکه ما در طالب یک امری هستیم هر انچه که این امر را در خطر بیندازد مارا مشوّش میکند
به همین خاطر در کتاب "مشتاقی و مهجوری "میخوانیم که در واقع ایمان دینی ان است در جستن بی قراری به یافتن قرار برسی

مصطفی ملکیان

خدا از منظر کودکان ۴الی ۷ ساله

مفهوم خدا در منظر کودکان بصورت مادی انگاری میباشد
و برای خدا همانند انسان و در حد تصورات خود ویژگی های جسمانی میپندارند و به نوعی انسان انگاری به شخصیت خدا روی اورده اند   درک غیر مادی و غیر فیزیکی بودن خدا برایشان دشوار است و میتوان گفت تا حدودی خداوند را انسانی فوق العاده با ویژگی های منحصر به فرد میپندارند
و انها با این طرز تفکرند که میتوان خدا را دید و ملاقات کرد
میتوان گفت که انان از درک مفاهیم انتزاعی ضعیف هستند
با این وجود قداست خداوند به عنوان ترس از او وجود دارد که براین اساس است که خداوند با انجام کار های بد خشمگین شده و تنبیه میکند و کم کم میتواند این موضوع ترس از معاصی, خود را در افراد پرورش دهد
و یا انها با این تصور به خداوند نگاه میکنند که او میتواند برایشان نیاز ها و ارزو های مادی شان را براورده کند و به انها بدهد
بگونه ای میتوان کودکان بصورت خودمحور بودن به خدا مینگرند یعنی برحسب مقدار توانایی خود به خدا مینگرد و یک بعدی میباشد